آذر
چگونه خود را دوست بداریم؟
- admin
- 11 آذر 1397
- بدون نظر
راه های رسیدن به عزت نفس
۱- یکی از راه های ساده رعایت نکات ظاهری است که بیشتر قابل مشاهده است. اگر در مسایل شخصی اعتقاد و علاقه خود را بیابیم و تأیید نظر دیگران برایمان اهمیت معقولانـه ای داشته باشد، میتوانیم در خلوت و جمع به شکلی یکسان ظاهر شویم. اغلب ما، در خانه و در انظار مردم ظاهری بسیار متفاوت داریم. کدامیک از این دو، اعتقاد و سلیقه شخصی ماست؟ اگر بتوانیم صادقانه به این سؤال پاسخ دهیم، قدم نخست را با موفقیت بر می داریم. یعنی بهداشت فردی، طرز لباس پوشیدن و کلاً آراستگیمان تعریف یکسانی خواهند داشت. بیشتر ما ممکن است در تنهایی روزها با یک پوشش به سر ببریم و حتی حوصله نداریم در طی شبانه روز به آینه نگاهی بیندازیم ولی در مجالس و مهمانیها حاضر نیستیم یک لباس را برای چند بار استفاده کنیم و گاه به شیوه ای اغراق آمیز متجدد و مرتب به نظر می رسیم.
۲- قدم بعدی یکسان سازی همه قسمت های خانه مان است. اگر بتوانیم بخشِ به قول قدیمی ها اندرونی و بیرونی یا همان پذیرایی و نشیمن خانه خود را در یک روال مشابه قرار دهیم و وسایل این دو مکان تضاد و تفاوت زیادی نداشته باشد و در ضمن وضعیت پذیرایی و مسایلی از این دست در یک حالت، اندازه و کمیت و کیفیت باشد، قدم بعدی را با موفقیت برداشته ایم.
۳- آیا از رفتارهای اجتماعی خود راضی هستیم؟ آیا روابط میان فردی در خانواده رضایت بخش است؟ اگر لحظاتی با دقت به این بخش زندگی نگاهی بی طرفانه داشته باشیم، می توانیم این دو بعد را به شکلی که به ایده های شخصی و عقلانی ما نزدیک باشد، تنظیم کنیم. اگر خواهان رفتاری صمیمی شبیه خانه در اجتماع هستیم، در قالبی آگاهانه و مناسب شئونات اجتماعی مان را تنظیم کنیم و بالعکس اگر رفتار محترمانه تر و مطلوب تری در خارج از منزل داریم و برایمان دلپذیرتر است، در خانه نیز آن را اعمال کنیم. به عبارتی هرچه شیوه های برخوردمان با افراد مختلف به هم نزدیکتر و شبیه تر باشد، به یگانگی و انسجام و پذیرش شخصی بیشتری می رسیم.
۴- انسان در طول زندگی در نقش های اجتماعی متفاوتی ظاهر می شود. به عنوان مثال: نقش پدری، برادری، همسری، همکاری، هموطنی، همکلاسی، دوستی و … گاهی فردی برای جلب نظر، محبت، حفظ منافع مادی و معنوی در شخصیت های متعارض ظاهر می شود. در نقشی از اصولی دفاع می کند که در نقش قبلی به آن حمله کرده است. گاهی فردی لیبرال است و گاهی دُگمِ دو آتشه، جایی سنتی است و در مکانی مدرن، گاهی ضد مذهب است و جایی مذهبی متعصب، جایی رمانتیک است و مؤدب و در جایی خشن و بی مبالات. این همه تعارض در نهایت تنش و بی تعادلی را در فرد دامن می زند. اگر بتوانیم خودمان را ورای همه منافع و توجیهات، به اصولی متعهد کنیم و رفتاری مشابه و آگاهانه داشته باشیم، به خودباوری و عزت نفس نزدیک تر شده ایم.
۵- شاید یکی از حکمت های انجام کارهای عام المنفعه، توجه به همسایه، با دوستان مروت، با دشمنان مدارا و رسیدن به رضایت شخصی است. کمک به دیگران و انتقال آرامش و شادی به موجودات زنده و عالم هستی همفازی و یگانگی با جهان هستی را ایجاد می کند و در نهایت فرد خود را جزیی از جمعی می بیند که جریانی مثبت را سبب شده است. به نظر می رسد دیدن خوشبختی و آرامش دیگران مخصوصاً اگر بانی آن خود شخص باشد، شادابی و عشق به خود را در او تقویت می کند.
۶- اغلب ما آن قدر کار داریم و سرمان شلوغ است که فراموش می کنیم تا لحظه ای بایستیم و فکر کنیم واقعاً که هستیم و از زندگی چه میخواهیم؟ ارزش هایمان چیست؟ به چه چیزهایی علاقهمندیم؟ چرا به دنبال هر جریان مادی و هر اندیشه ای سینه چاک می کنیم؟ سهممان در هستی از نعمت ها و مسئولیت ها چیست؟ شاید اگر ساعتی درنگ کنیم و علایق و خواسته هایمان را روی ورقی بنویسیم و برای خودمان روشن کنیم که از بقیه عمرمان چه می خواهیم و چگونه آن را به دست می آوریم، ممکن خواهد بود که با خودمان نیز کنار بیائیم. یعنی باید دوست داشتنی باشیم، زیبا زندگی کنیم، اعتقادات مثبتی داشته باشیم و قدم خیر برداریم تا انعکاس و جلوه جالب و رضایت بخشی برای خود داشته باشیم و بتوانیم خود را دوست بداریم.
۷- اغلب انسان ها در گذشته اشتباهات غیر قابل جبرانی انجام داده اند که شاید در زمان حال نیز از آن متأثر باشند. همه ما برای انجام خطا و یادگیری طریق صحیح زندگی آمده ایم. سرزنش خود برای گناهان، خطاها و اشتباهات حتی بزرگ و کوچک نه تنها آنها را جبران نمی کند، بلکه فرصت تجربه اندوزی و بازگشت به مسیر صحیح و لذت بردن از حال و آینده را از فرد می گیرد. درک این مطلب و تأکید روزانه بر این امر که همه دچار لغزش شده اند و این امر همگانی است، شخص را در بخشش خود و فراموشی ناراحتی کمک می کند و به این وسیله میتواند به عزت نفس نزدیک تر شود.
۸- روزانه چند بار تکرارکنید: «من انسان خوبی هستم»، «من خود را دوست دارم». بلافاصله خصوصیات بدی که دارید یا انگ ها و القابی که توسط اطرافیان یا خودتان بر شما گذاشته شده است، به یادتان خواهد آمد. فقط آنها را ببینید و کنار بگذارید. اگر وقت دارید، بلافاصله چند صفت مثبت یا کارهای موفقیت آمیز و خوبی که انجام داده اید را به یاد آورید. اگر چند روز مستمر این کار را انجام دهید، مطمئناً تصور منفی که به خود دارید، جای خود را به نگاهی مثبت خواهد داد.