مرداد
اعتماد به نفس چیست؟
- admin
- 21 مرداد 1398
- بدون نظر
قطعاً شما هم متوجه شده اید که اعتماد به نفس در واقع همان اعتماد به خود است.به عبارتی کسی که اعتماد به نفس دارد یعنی به خودش اعتماد داشته و همچنین خود را باور دارد.
به عبارتی یعنی برای آن چیزی که هستم و شامل: خصوصیات اخلاقی و رفتاری، توانایی ها و مهارت ها، نقاط ضعف و نقاط قوت من می باشد ارزش و اعتبار قائلم، آن ها را می پذیرم و با وجود تمام این خصوصیات برای رسیدن به موفقیت تلاش می کنم.و سعی می کنم نقاط ضعف خود را برطرف و نقاط قوت خود را تقویت کنم.
اهمیت اعتماد به نفس:
اگر می خواهید به اهمیت اعتماد به نفس در زندگی پی ببرید کافی است به نکته توجه کنید که آیا فرد موفقی را می شناسید که بدون داشتن اعتماد به نفس در آن زمینه به موفقیت رسیده باشد؟ برای مثال آیا شما از یک قهرمان بوکس توقع دارید که اعتماد به نفس پایینی در ورزش بوکس داشته باشد؟
به این نکته توجه کنید که آیا اگر افرادی که در زمینه ای موفق هستند در آن زمینه اعتماد به نفس نداشتند می توانستند موفق شوند؟
در مسیر موفقیت ممکن است برای افراد اتفاقات گوناگونی رخ دهد، از آسیب های ورزشی، بیماری، ورشکستگی و از دست داند ناگهانی عزیزان، اگر افراد اعتماد به نفس کافی نداشته باشند با از راه رسیدن اولین سختی ها و دشواری ها دست از تلاش می کشند و نمی توانند طعم شیرین موفقیت را حس کنند.
برای مثال یک قهرمان ورزشی را در نظر بگیرید، این فرد قبل از قهرمانی بارها در رقابت ها شکست خورده، احتمالا بارها تا مرز رسیدن به موفقیت پیش آمده و هربار اتفاقی رخ داده که نتوانسته موفق شود، اما دست از تلاش و پشت کارنکشید و آنقدر ادامه داده تا به نتیجه رسیده است و امروز قهرمان شده است. وقتی امروز به گذشته ی خود نگاه می کنم احتمالا می گوید اگر آن روز دست از تلاش بر میداشتم احتمالا امروز اینقدر موفق نبودم.
آیا همه اعتماد بنفس دارند ؟
بله همه ی ما با اعتماد به نفس به دنیا می آییم. واقعیت این است که در دوران کودکی و مخصوصاً در ۱۴ ماه اول زندگی اعتماد بنفس در همه ما شکل و قوام پیدا میکند. پس دوست خوب من، متوجه شدیم همه افراد اعتماد به نفس دارند. اما عده کمی آن را در جهت مثبت رشد می دهند و متأسفانه اکثر افراد آن را در جهت منفی در خود رشد میدهند. شرایط رشد ذهنی خاصی که در کودک انسانی این باور را پایه ریزی میکند که “من میدانم” و “من میتوانم”(اعتماد به نفس مثبت) یا “من نمیدانم” و “من نمیتوانم”(اعتماد به نفس منفی) یا علیرغم آنکه میدانم، ولی همچنان نمیتوانم. این باور مثبت یا منفی از تواناییهای فرد، بعدها تا پایان عمر با فرد میماند و عموماً تغییر بسیار کمی ممکن میگردد.
نوزاد یک ماهه اگر اعتماد به نفس نداشت شیر نمیمکید و در نتیجه هرگز رشد نمیکرد. متوجه میشویم، همهی ما اعتماد بنفس داریم ولی کیفیت و همینطور میزان اعتماد به نفس در افراد مختلف متفاوت است. در واقع تفاوت افرادی که میتوانند؛ در بسیاری موارد ربطی به توان و استعداد و شرایط محیطی فرد ندارد و عامل اصلی خود باوری و اعتقادی است که فرد از توانستن خود دارد. حال با توجه به مفهوم اعتماد بنفس اگر کسی گفت که من اعتماد بنفس دارم یعنی “باور و اعتقاد دارم که من در عموم زمینهها در مواجه با موضوعات پیش رو میدانم و میتوانم و یا باوجود آنکه واقعاً نمیدانم اما باور دارم که میتوانم و کسی که اعتماد بنفس منفی دارد در نظام باورهایش به این اعتقاد قدرتمند رسیده که من نمیدانم و نمیتوانم و حتی متأسفانه باوجود اینکه میدانم ولی همچنان نمیتوانم.
چرا و چگونه اعتماد بنفس داشته باشیم ؟
اعتماد به نفس یا اعتماد بنفس یعنی فرد نسبت به توانایی انجام کارهایش چه باوری در درون خود دارد! شاید شما هم دیده باشید تعدادی از افراد زمانی که می خواهند کاری را شروع کنند، ابتدا کار را خیلی بزرگ و سخت و دشوار می کنند و بعد احتمال زیاد انجام آن را به بعد موکول می کنند و یا در میانه راه خیلی خسته می شوند و رهایش می کنند. این افراد نمی دانند که اعتماد به نفس پایینی دارند وگرنه به راحتی از عهده انجام آن کار بر می آیند.
اعتماد به نفس عبارت است از کیفیت خودپنداره شما از توانایی تان در مواجه با کارهای روزمره و مخصوصا کارهای جدید پیش رو. افراد با اعتماد به نفس، افرادی موفق و عملگرا افرادی هستند که در ذهنشان باوری قوی وجود دارد که به آن ها می گوید:
- تو می توانی. (اعتماد به نفس در انجام کار)
- تو کار را شروع کن و ترس خود را مدیریت کن. (اعتماد به نفس در شروع کار)
- تو مهارت این کار را بیاموز و پیش برو. (اعتماد به نفس در مدیریت کار)
خود کارآمدی چیست ؟ آیا اعتماد بنفس همان خود کار آمدی است ؟
خود کارآمدی عبارت جدیدی است که متاسفانه در کتاب های روانشناسی تالیف داخل کشور، زیاد به آن پرداخته نشده است و هرچه هست در کتاب های ترجمه شده آمده است.
آلبرت بندورا شناخته شدهترین نویسنده محقق در زمینۀ خود-کارآمدی (Self-efficacy) است که احتمالا او را میشناسیم، بنابراین استفاده از تعریف او برای این موضوع، کاری عاقلانه است.
« خودکارآمدی عبارت است از اعتقادات فرد در مورد ظرفیت خویش برای تأثیرگذاری بر حوادث زندگی.
این موضوع به شکل بسیار مهمی با عزت نفس تفاوت دارد: معنای عزت نفس به ارزش فرد وابسته است، درحالیکه خودکارآمدی ریشه در اعتقاد فرد در رابطه با توانایی او برای مواجهه با موقعیتهای آینده دارد. از این لحاظ، عزت نفس باوری است که بر زمان حال متمرکز است درحالیکه خود-کارآمدی بیشتر به زمان آینده مربوط میباشد. پس خود کار آمدی را می توان از این منظر هم ردیف اعتماد بنفس معنی کرد
عزت نفس چیست و ارتباط آن با اعتماد به نفس چیست؟
روزنبرگ در سال ۱۹۶۵ در کتاب خود با عنوان جامعه و خودپندارۀ نوجوانی، عزت نفس را به بحث میگذارد و این مفهوم را در مقیاسی ارائه میدهدکه به شکل گسترده پذیرفته میشود
تعریف او از عزت نفس تصورات فرد بر اعتقاد به اثبات در مورد ارزش کلی شخص است. به زبان ساده تر، روزنبرگ عزت نفس را باور و تصویر فرد نسبت به میزان ارزشمندی خود می داند. این یک تعریف گسترده از عزت نفس است که آن را بهعنوان یک ویژگی تعریف میکند که تحت تأثیر فاکتورهای مختلفی است و تغییر آن نسبتاً دشوار است. بر خلاف او، برندن معتقد است که عزت نفس از دو مولفۀ مجزا تشکیل شده است :
۱- خود-کارآمدی یا اعتماد به توانایی خویش برای مواجهه با چالشهای پیش رو در زندگی.
۲- احترام به خود یا باور به اینکه فرد مستحق خوشحالی، عشق و موفقیت میباش
در واقع اگر در روح هر دو تعریف توجه کنید، متوجه خواهید شد که روزنبرگ خود ارزیابی را اصل می داند و برندن بیشتر به جنبه اعتماد بنفس و حرمت نفس یا حرمت به نفس توجه دارد. به نظر من تعاریف مشابه هستند، اما این موضوع که تعریف روزنبرگ بر باورهای مربوط به ارزش خویش وابسته است، کمی تشخیص را دشوار می کند. این باور میتواند معانی مختلفی برای افراد داشته باشد، درحالیکه برندن به شکل مشخصتری به باورهای مربوط به عزت نفس اشاره میکند.
تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس
عزت نفس خودپنداره و باور شما از خود و میزان ارزشمندی شماست ولی اعتماد به نفس باور شما نسبت به توانایی و مهارت انجام کار در شما را تعریف می کند. می بینیم که دو تعریف کاملا متفاوت هستند. به طور ساده عزت نفس توضیح می دهد که چرا حال من خوب و یا بد است و چقدر خودم را دوست دارم! اعتماد به نفس توضیح می دهد که چرا دست آوردهای زندگی من کم یا زیاد است و چقدر عملکرد خود را دوست دارم! اما اعتماد به نفس و عزت نفس ارتباطاتی هم، با هم دارند که باعث شده بسیاری آن ها را یکی و یا در داخل دیگری فرض می کنند.
اعتماد بنفس و عزت نفس دو پدیدۀ روانشناختی هستند که تقریباً به یکدیگر مرتبط هستند، هر دو بر اساس تجارب گذشته است و هر دو عملکرد فرد در گذشته را در نظر میگیرند. هردو تاثیر مستقیمی بر همه جوانب زندگی فرد دارند.
خلاصه ی کلام
افرادی که اعتماد به نفس دارند نسبت به خود و ویژ گی ها ی خود و به طور کلی نسبت به آنچه که هستند رضایت دارند.
این افراد شناخت خوبی نسبت به خود دارند و نقاط ضعف و قوت خود را شناخته و بر روی آن ها کار می کنند.
خودشان را همانطور که هستند، زشت یا زیبا، چاق یا لاغر، کوتاه یا بلند دوست دارند.
می دانند که داشتن اعتماد به نفس می تواند کمک زیادی به آن ها برای رسیدن به موفقیت باشد، بنابراین سعی می کنند این ویژگی را در خود تقویت کنند.
اگر می خواهید اعتماد به نفس داشته باشید، سعی کنید خودتان باشید نه آن چیزی که دیگران می خواهند